اگر چی سفر های زیادی داشتم به هر طرف، اما این
اولین سفر کاری من است. این سفر، سفری است که بدون یکی از اعضای خانواده ام خواهم داشت.
نمی دانم چطور خواهد شد و چطور جای خواهد بود،
خیلی حیران و سرگردانم و فکر میکنم در مورد اش که این مدت را چطور سپری کنم.
هر چند خود را قناعت میدهم که هیچ مشکل نیست اما
اولین سفراست که تنهای تنها. من نباید این قسم کم جرأت باشم، من باید
مردانه وار این سفر ها را سپری کنم. هر قدر که مشکل است باید تحمل کنم تا در آینده
از سفر های خود لذت ببرم و دست آورد های زیاد داشته باشم و از این چانس ها باید
خوب استفاده کنم.
ترس من از این نیست که من تنها هستم. ترس من از
این است که مردم هر چی که خوش شان آمد تقدیم من
میکند و من از قضاوت کردن کورکورانه نفرت دارم.
خدا یا تو کمک ام کن، من به کمک های تو به این سرحد رسیدم و حالی کمک کن تا از
این سرحدات را خوب سپری کنم.
0 comments:
Post a Comment